گفتگو با وحید شریفی به مناسبت نمایشگاه کاریکاتور چهره
گفتگو با وحید شریفی به مناسبت نمایشگاه کاریکاتور چهره ها در موزه هنرهای معاصر اصفهان.
به گزارش تبریز تونز به نقل از شیرین طنز، به نقل از اصفهان امروز: نام وحید شریفی در اصفهان با هنر و بهویژه کاریکاتور چهره همراه شده است. مردی که بااخلاق خوب و روی گشاده خود، از مخاطب میخواهد که طعم هنر بااخلاق را بچشد. در انتخاب موضوعات، نحوه برخورد با موضوعات و در ارتباط با مخاطبان گوناگون، اخلاقمداری او قابلتأمل است. نمایشگاه کاریکاتور چهرههایی که او کارکرده در گالری ۵ موزه هنرهای معاصر، رنگ و بوی خاص و شریفی به این مجموعه داده است. بیشک کارهای او نیز میتواند در مسیر بهتر شدن قرار بگیرد ولی آثار او را نهتنها باید یک طبعآزمایی در کاریکاتور چهره دانست بلکه این مجموعه یادی از پیشکسوتان فرهنگ و هنر معاصر ایران است که هنر معاصر ایران وامدار زحمات و تلاشهای آنان است. افرادی که در وجود تکتک آنان میتوان در کنار هنر، سراغ اخلاق انسانی را گرفت. پاسخهای وحید شریفی را به پرسشهای اصفهان امروز با هم میخوانیم:
تعریف شما از کاریکاتور چیست؟ چه چیزی کاریکاتور را از غیر آن جدا میکند؟
کاریکاتور شاخه ای از هنرهای تجسمی است که بر پایه دو عنصر اغراق و طنز استوار است. در اصطلاح رایج، واژه کاریکاتور به کاریکاتور چهره گفته می شود و واژه کارتون شامل آثار موضوعی و مطبوعاتی می شود. البته در تعریف دقیق کارتون در فرهنگها به این نکته اشارهشده است که کارتون حتماً باید دارای لیبل یا نوشته باشد ولی امروز تقسیمبندی این دو واژه بهگونهای است که گفته شد. البته این هنر را با کاریکاتور چهره و کاریکاتور موضوعی هم تقسیمبندی میکنند.
کلمه «کاریکاتور» مربوط به چه زبانی است و ریشه آن به چه چیزی بازمیگردد؟
پاسخ این سؤال در تخصص زبان شناسان است ولی ریشه این کلمه در زبان لاتین است و در زبان های انگلیسی و ایتالیایی و اسپانیایی هم به اشکال مختلف موجود است تا جایی که من می دانم معنی اصلی این کلمه همان چهره اغراقشده است.
تعریف شما از کاریکاتور چهره چیست؟ آیا میتوان کاریکاتور چهره را شاخهای از طراحی چهره دانست که نوعی شوخی بصری با چهره افراد میکند؟
بله به نظر من کاریکاتور چهره شاخهای از طراحی و نقاشی چهره است که با اغراق کردن در چهره و به هم زدن تناسبات، با حفظ شباهت، تبدیل بهنوعی شوخی بصری با چهره میشود. البته نوع متعالی این هنر سعی بر این دارد که با این دفرمه کردن چهره و اغراق، شخصیت درونی سوژه را بیرون کشیده و به بیننده نشان دهد و اگر سوژه در موقعیت طنزآمیز مرتبطی هم قرار بگیرد ایده آل است.
از کی کاریکاتور چهره را شروع کردید؟ چه افرادی تاکنون با قلم شما کاریکاتوری شدهاند؟
من از سال ۱۳۷۴ وارد دنیای کاریکاتورشدم و در کنار نقاشی، جستهگریخته کارتونها و کاریکاتورهایی هم می کشیدم ولی از سال ۱۳۸۱ با ورود به عرصه مطبوعات، جدیتر به کاریکاتور پرداختم. بیشتر سوژههای من چهرههای فرهنگی هنری بودهاند و کمتر به مشاهیر دیگر زمینهها پرداختهام.
نمایشگاه برپاشده در گالری ۵ موزه هنرهای معاصر اصفهان از کجا آغاز شد و چه مراحلی را طی کرد تا بهروز نمایش رسید؟
این مجموعه منتخبی از نسل جدید کاریکاتورهای من است که همگی بهصورت دیجیتال و با ابزار قلم نوری کارشدهاند. این کارها از نوروز سال ۱۳۹۳ تا به امروز در مطبوعات سراسری و محلی به چاپ رسیدهاند. انتخاب سوژهها بر اساس زادروز یا سالگرد درگذشت مشاهیر عرصه فرهنگ و هنر بوده است.
چه افرادی را برای کاریکاتور چهره انتخاب میکنید و با این کاریکاتور به دنبال چه چیزی در ذهن مخاطب میگردید؟
پاسخ امروز من برای مجموعه موجود، نوعی ادای دین به کسانی است که سالها با آثارشان زیستهام و آثارشان در من زیستهاند. دوست داشتم که جوانترها با نام و چهره این بزرگان آشنا شوند و برای بزرگترها هم بهنوعی تجدید خاطرات شود. در حقیقت هدفم آشتی فرهنگی بین نسلها بوده است، نسل پیش از خودم و نسل بعد از خودم.
کاریکاتور چهره در اصفهان با چه نامهایی شناخته میشود؟ هرکدام چه فعالیت مهمی در این زمینه انجام دادهاند؟
نامهای درخشانی در این زمینه به چشم میخورند، آقایان اصغر صفار، حسین صافی، علی هاشمی شهرکی، پیمان میرزایی که متأسفانه همگی ترک دیار کردهاند. البته جناب صافی مشهدی هستند ولی در سالهای دانشجویی ساکن اصفهان بودند و عضو انجمن کاریکاتوریستهای اصفهان. اگر امروز بهراحتی نمایشگاهی از کاریکاتور چهرههای مشاهیر فرهنگ و هنر ایرانزمین در اصفهان برگزار میشود، بدون شک حاصل کوشش این هنرمندان در معرفی این هنر و فرهنگسازی آنهاست.
عبارتی که میگوید: کاریکاتور عبارت است از نگریستن بهطور عمد در آینه مقعر و ثبت تصویر افتاده در آن با هر نوع ابزار دلخواه را تا چه اندازه قبول دارید و چه ایرادهایی به آن وارد میدانید؟
من قائل به چنین تعریفی نیستم، حداقل من چنین روشی را برای خلق یک کاریکاتور به کار نبردهام.
در بین کارهای کاریکاتور چهرهای که کار کردهاید، کدام کاریکاتور را بیشتر از همه دوست دارید و میپسندید؟ چرا؟
چهره زندهیاد مرتضی ممیز را، چون بهغیراز اجرا و تکنیک نسبتاً خوب، دارای موضوع است و نشانی از هنر استاد ممیز را در خود دارد.
تجربه کشیدن کاریکاتور برای مردم و با سرعت بالا را از کی داشتهاید؟ درباره این تجربهها به ما توضیح میدهید؟ این تجربهها در کنار فرصتهایی که ایجاد کرد چه تهدیدهایی را در پی داشت؟
این تجربه را زیاد داشتهام، در نمایشگاهها، در بازارچههای خیریه، در رونمایی از تبلت ها و گوشیهای برندها. حدود هزار کاریکاتور به این شیوه کار کردهام. در یک دورهای تمرین بسیار خوبی بود برایم و اغراق و شوخی با چهرهها را برایم آسان کرد. بازخوردی هم که از مردم میگرفتم بسیار جالب و انرژیبخش بود.
تواناییهای هنری دیگر شما چون نقاشی، عکاسی و روحیه طنزپردازی هرکدام چقدر در کاریکاتور چهره به شما کمک یا برعکس آسیب رساندهاند؟
این چند رشتهای بودن برایم بسیار جذاب بوده واحساس آزادی خاصی برایم به ارمغان آورده. بهراحتی توانستهام تجربههای مختلفی در نقاشی، عکاسی، گرافیک، تصویرگری، ادبیات، موسیقی و طنزپردازی وکاریکاتور داشته باشم. طبیعتا همه این تجربیات ازلحاظ احساسی به هم کمک کردهاند ولی آسیب این چند رشتهای کار کردن، از دست دادن زمان است و امروز به این نتیجه رسیدهام که برای فعالیت حرفهای و مؤثر، تمرکزم را بر روی یک یا دو رشته بگذارم، در دو سال گذشته که تماموقت و انرژیام صرف کاریکاتور چهره شد، اتفاقات بسیار خوبی را در دنیای حرفهای تجربه کردم، نمایشگاه حاضر یکی از آنهاست.
اشاره لوچیانو مارینی درباره کاریکاتور که آن را چیزی میداند بین نقاشی و سینما به کدام ویژگیهای کاریکاتور اشاره میکند؟
به اینکه کاریکاتور نوعی رسانه است که بر پایه طراحی ایجاد میشود. اغراق و طنز که هر دو میتوانند در سینما هم دستمایه کار قرار بگیرند، شخصیتپردازی و روایت هم بهنوعی در کاریکاتور و سینما مشترک است.
نقطه اشتراک اصلی کاریکاتور با سینما به نظرم خلق یک دنیاست به دست هنرمند، با قواعد بازی که به دست هنرمند ایجاد میشوند. یک روایت شخصی از یک اتفاق و یا سوژه که با زبان تصویر گفته میشود. ارتباط کاریکاتور با نقاشی هم که مشخص است.
آیا میتوان به کاریکاتوری با بیان طنازانه اصفهانی رسید؟ فکر میکنید برای این کار کاریکاتوریستهای اصفهانی باید روی چه چیزهایی سرمایهگذاری کنند؟
بنده شخصا به این نوع مرزبندیها و برنامهریزیها اعتقادی ندارم، امروز صحبت از جهانیسازی است و دهکده جهانی، من هم یک هنرمند جهانوطنی هستم، اگر فرهنگ کشور و شهر و خانوادهام در من نهادینهشده باشد خودبهخود منجر به این خواهد شد که در جهان با لهجه فرهنگی و هنری خودم حضورداشته باشم ولی اینکه بنشینم و چنین چیزی را مهندسی کنم امری مصنوعی و دروغین خواهد شد.
این نوع برنامهریزیها میتواند در دستور کار مسئولین فرهنگی قرار بگیرد ولی هنرمند در زمان خلق یک اثر رها و آزاد است.
برنامه آینده شما چیست؟
اینکه مجموعه حاضر را تکمیل کنم و بهصورت یک کتاب در اختیار علاقهمندان قرار دهم. دیگر اینکه به سراغ مشاهیر فرهنگ و هنر جهان بروم و به این طریق با مردم جهان گفتگو کنم.
نویسنده : سعید آقایی
