نظرسنجی
≡ آیا به نظر شما کارتونیست ها در قبال جامعه وظیفه خود را انجام داده اند ؟



روز جهانی کارتونیست ها
احمد عربانی : کاریکاتور مطبوعاتی اصلا پویا و زنده نیست
کد مطلب: 1002474 تعداد بازدید: 1269 تاریخ انتشار: 1395/11/22 00:53
چاپ خبر
ارسال
احمد عربانی در واپسین سال دهه هفتم عمرش همچنان فعال و پویاست

تبریز تونز

احمد عربانی : کاریکاتور مطبوعاتی اصلا پویا و زنده نیست

احمد عربانی در واپسین سال دهه هفتم عمرش همچنان فعال و پویاست؛ در ۶۹ سالگی همچنان هم کاریکاتور می ‏کشد، هم فیلم می‏ سازد و هم می ‏نویسد و مهم ‏تر از اینها ناظر تمام‏ وقت هنرهایی است که به آنها می‏ پردازد.

 

کاریکاتوریست محبوب و مهربان مجله ‏های مهمی مانند توفیق و گل‏ آقا که بیش از نیم ‏قرن است دل در گرو طنازی دارد، این روزها آثاری از خود را به دیوار فرهنگسرای نیاوران در بخش مفاخر و بین‏ الملل نهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر می‏ بیند؛ جشنواره ‏ای که سی ‏ام بهمن‏ ماه و روز اختتامیه قرار است، از مقام رفیع این کاریکاتوریست پیشکسوت تقدیر کند. به همین بهانه با او درباره هنر کاریکاتور از سال‏های دور تاکنون و نیز کارکردهای متغیر کاریکاتور مطبوعاتی به گفت‏گو نشسته‏ ایم؛ با احمد عربانی که خالق یکی از مهم‌ترین شخصیت‏های کاریکاتور مطبوعاتی، یعنی شاغلام در مجله گل آقا بوده است.

 

شمـــا نیـم‌قرن پیش با مجله «توفیق» و پس از آن با «کاریکاتور» و «فکاهیون» و «گل ‏آقا» همکاری کردید؛ نشریاتی که هر یک به لحاظ تاثیرگذاری رسانه‏ ای، تبدیل به نهادهای مهمی در طنز و کاریکاتور شدند. چــرا مدت‏هاست کاریـکاتور خاستگاهی ندارد کــه چنان تاثیرگذار باشد؟

 

باید درباره شیوه مدیریت مجلاتی صحبت کنیم که ذاتا به کاریکاتور مربوط می‌شوند. تصور کنید گل‏ آقا چرا مجله موفقی بود و به قول شما فراتر از یک مجله رفت و کاری که می‏ کرد، در حوزه‏ های مختلف تاثیر می ‏گذاشت؟ طبعا باید دلایلش را در خود کیومرث صابری به عنوان مدیر رصد کرد. او کسی بود که کاریکاتور را می‏ شناخت. با این‌که تخصصش مربوط به طنز مکتوب بود، اما همان‏طور که یک سردبیر باید خط‏ دهنده در همه حوزه ‏ها باشد، کاریکاتوریست ‏ها را هم مدیریت و خلاقیتش را به آنها تزریق می‏کرد. مهم‌ترین مشکل مجلات امروزی کاریکاتور و طنز همین خلأ مدیریت مناسب محتوا و فرم است. البته در نظر داشته باشیم که این ها بسیار پر سابقه بودند و بچه‏ های الان، جوان ‏اند و رویه‏ شان هم جوانانه است. بنابراین فرصت دارند، به تاثیرگذاری‏ ای که مد نظر شماست، برسند. البته همین الان هم چند مجله در این باره داریم که یکی‏شان یعنی طنز و کاریکاتور خیلی هم قدیمی است، اما تاثیر سابق را ندارد. گل ‏آقا اما با همه فرق داشت. صابری به معنای واقعی بالای سر مجله بود؛ مجله ‏ای که با همه این اوصاف و همه طنازی‏ هایش، فاخر بود.

 

شما در همین مجله گل ‏آقا خالق کاراکتر معروف «شاغلام» بودید. شاغلام محصول ایده شما بود یا صابری؟

 

هم شاغلام و هم آسیب ‏پذیر را خلق کردم. اولین بار صابری چیزی نوشته بود که قرار بود روی جلد مجله برود. من برای آن مطلب، شاغلام و آسیب‏ پذیر را کشیدم. در واقع خالق شخصیت‏ ها صابری بود و خالق تصویر آنها من. هر بار هم من آنها را نمی‏ کشیدم، صابری به دیگر بچه‏ ها می‏گفت با همان شمایل آنها را بکشند.

 

یکی دیگر از شخصیت‏هایی که البته نه مثل شاغلام و آسیب‏ پذیر، محصول تخیل شما و مرحوم صابری، بلکه یک چهره معروف سیاسی بود و کاریکاتورهای شما از او بسیار معروف شد، زنده ‏یاد حسن حبیبی بود. پس از او، در میان سیاستمداران، چه کسی را به اندازه او جذاب یافتید تا کاریکاتورش کنید؟

 

حبیبی خودش بسیار کاریزماتیک بود؛ رفتار و چهره ‏اش در من تاثیر می ‏گذاشت و اصلا مجمع ‏الشرایط بود برای من! هنوز به جذابیت حبیبی کسی را پیدا نکردم. شاید هزار بار کاریکاتور او را کشیدم. نه، به اندازه او نه… البته حالا که فکر می‏کنم به محمدجواد ظریف می‏رسم که چندباری کاریکاتورش را کشیده ‏ام. او هم در صورتش و هم در حالت‏ هایش، نکاتی دارد که ظریف است و حسابی به درد کاریکاتور می‏خورد.

 

مدت‏هاست انیمیشن نمی ‏سازید، چرا؟

 

تک و توک می‏ سازم. الان هم درگیر یک فیلم کوتاه شش ‏دقیقه ‏ای هستم که دوبعدی است. این‌که کم انیمیشن می‏ سازم، به شرایط مربوط است. شرایط مدت‏ ها بد بود و سپس با گشایشی که ایجاد شد ما هم امیدوار شدیم، اما ختم به نتیجه مناسبی نشده است. خروجی فیلم‌ها متناسب با بودجه ‏ای نیست که در اختیارشان قرار می‏ گیرد.

 

حیات کاریکاتور مطبوعاتی، پس از گذشت فراز و فرودهای بسیار چگونه حیاتی است؟

 

اصلا پویا و سرزنده نیست. کاملا محو نیست اما در این حد است که نفسی می ‏آید و می‏ رود. این در حالی است که نیاز مخاطب به آن نه‏ تنها کم نشده بلکه به لحاظ تغییر و تحولات رخ ‏داده در دنیای رسانه، کارکردهای مهمی نیز یافته است. طنزها چندان قدرتی ندارند، هر چند وضع طنزها از کاریکاتورها بسیار بهتر است و همین‏ طور هم جان می‏ گیرد و بهتر می ‏شود اما در کاریکاتورها سوژه ‏ها ضعیف و بی ‏رمق‏ اند و نگاه اغلب کاریکاتوریست‏ های مطبوعات نیز، عاری از گزندگی و تیزبینی است. در این باره خط قرمزها هم موثرند و نباید همه تقصیرها را گردن کاریکاتوریست‏ ها انداخت.

 

شاید یکی از مهم‌ترین مشکلات کاریکاتور مطبوعاتی ما مربوط به تحولاتی عمیق است که در مفهوم رسانه ایجاد شده است. کاریکاتوریست‏ های مطبوعات می‏ دانند که با وجود رونق شبکه ‏های اجتماعی و رسانه‏ های اینترنتی، اولویت‏شان باید سرعت در انتقال باشد. نظر شما چیست؟

 

همه این‏ توانایی‏ ها باید در کاریکاتوریست، تربیت شود. او باید در شیوه مواجهه با سوژه تربیت شود تا هیچ عاملی را فدای آن یکی نکند ؛ حتی سرعت. من ده سال به خاطر یک سری سختگیری ‏ها در مطبوعات ورزشی کار می‏ کردم. اردشیر لارودی، قدیمی ‏ترین ورزشی‏ نویس که سردبیرمان بود می‏ گفت ما از کاریکاتورهای تو ایده برای نوشتن می ‏گیریم. کاریکاتوری که آن سال‏ ها می‏ کشیدم تا ساعت ۵ می‏ رساندم به تحریریه. خبر از دهان خارج نشده کاریکاتور آماده بود. تعریف از خود نباشد فقط مثال زدم که بگویم مشکل سرعت را می‏ شود با تربیت همه توانایی‏ ها حل کرد. البته بگویم به بچه ‏های امروزی حق می‏ دهم که با توجه به مشکلات مجبورند با رسانه‏ های مختلف همکاری کنند و طبعا از کیفیت آثارشان کاسته شود. این شانس ما بود که شرایط ایجاب می‏کرد سرمان خلوت‏ تر باشد و بیشتر به کاریکاتور برسیم و انرژی هدر ندهیم.

 

کاریکاتور در دوره‏ای هنری نمایشگاهی بوده اما مدت‏ هاست عادت نداریم کاریکاتورها را در نمایشگاه ‏ها بر دیوار ببینیم و بیشتر کارکرد رسانه‏ ای پیدا کرده ‏اند. حالا آثار شما در بخش مفاخر و بین‏ الملل نهمین جشنواره بین‏ المللی هنرهای تجسمی فجر به نمایش درآمده. آیا کاریکاتور می ‏تواند دوباره به عنوان هنری نمایشگاهی عرض اندام کند؟

 

اتفاقا پیش از این ها کاملا برعکس بود. کاریکاتور از نمایشگاه ‏ها به رسانه‏ ها رسید. الان هم بیشتر کاریکاتورهای مفهوم‏ گرا و انتزاعی بیشتر در گالری‏ ها به نمایش درمی ‏آیند. بله، به نظرم توجه‏ کردن جشنواره ‏ها و نمایشگاه ‏ها به کاریکاتور می‏ تواند دوباره این هنر را به گالری‏ ها برگرداند. نه به خاطر این‌که حالا برای من این کار را کرده ‏اند در کل عرض م ی‏کنم که حرکت خوبی است. بخصوص ارج‏ نهادن به مفاخر زیباست؛ جوان‏ترها با آثار پیشکسوت‏ ها آشنا می‏ شوند و پیشکسوت‏ه ا هم در زمان حیاتشان قدر می‏بینند.

 

کاریکاتور؛ تزئینی برای رسانه؟

 

احمد عــربانی مــی‏ گــویــــد کاریکاتورها برای مطبوعات ما کارکرد و وجهی تزئینی پیدا کرده ‏اند و این از شأن کاریکاتور که می‏ تواند و باید هنری مستقل باشد، به دور است. به زعم او که بیش از نیم قرن کاریکاتور کشیده، بیشتر این آثار، تصویرسازی و تصویرگری‏ اند نه کاریکاتور: «کاریکاتورهای امروز، شبیه تصویرگری برای مثلا کتاب شده ‏اند، هم در فرم و هم در محتوا. از سوی دیگر گزنده نیستند و به جایی بر نمی‏ خورند و این انفعال، با روح کاریکاتور در تعارض است.» عربانی درباره این‌که چرا کاریکاتورهای مطبوعاتی مدتی است ما را تحت تاثیر قرار نمی‏ دهند، می‏گوید: «به سیاست‏ های مدیران نشریات هم مربوط است. چشم‏شان به خاطر چند اتفاق که به کاریکاتورها مربوط می‏ شده ترسیده و نمی‏ خواهند دچار دردسر شوند. اما خب نباید از آن سوی پشت‌بام هم پرت شد! حسن توفیق، الگوی خوبی بود که ما را خوب هدایت و مدیریت می‏ کرد و ما هم گوش می‏ کردیم.» البته او در طول گفت‌وگویش تاکید می‏ کند که حرف‏ هایش عمومیت ندارد و در این میان هستند جوانانی که به کاریکاتور مطبوعاتی جان می‏دهند.

 منبع : شیرین طنز

صابر محمدی/روزنامه جام جم ۲۰ بهمن ۹۵

انتشار یافته: 0 | بررسی نشده: 0 | غیرقابل انتشار: 0
نظری برای خبر فوق ارسال/منتشر نشده است.
پس از ارسال، نظر شما در صورت تائید مدیر سایت بلافاصله منتشر خواهد گردید اما ایمیلتان همیشه مخفی باقی خواهد ماند.

نام: کد عدم هرزه نگاری
» کد تائید:
ایمیل:
نظر شما:
تبلیغات
آخرین مطالب
لینک های مرتبط