نظرسنجی
≡ آیا به نظر شما کارتونیست ها در قبال جامعه وظیفه خود را انجام داده اند ؟





روز جهانی کارتونیست ها
مقاله جامع " کاریکلماتور " بخش 2
کد مطلب: 1000281 تعداد بازدید: 2667 تاریخ انتشار: 1393/09/13 23:58
چاپ خبر
ارسال
مقاله جامع " کاریکلماتور " بخش 2

تبریز تونز

تبریز تونز به نقل از شیرین طنز :

مقاله جامع "کاریکلماتور" بخش 2 و پایانی

 

اشعار پرویز شاپور

می خواهیم از زاویه دیگری به کاریکلماتور و نوشته های شاپور نگاه کنیم.کاریکلماتورها گاهی شاعرانه می شود و بعضی اوقات دارای روایتی داستانی است. عمران صلاحی می گوید: «شاپور طنزپردازی شعر آفرین و شاعری طنز اندیش است.» یداله رویایی به کاریکلماتور توجه فراوانی داشت و حتی تحت‌تأثیر آن بود.وقتی می‌گوید: «از درخت بالا می افتم.» نگاه شاپور را دارد: «درخت از گربه پایین می آید.»

منوچهر آتشی در مقدمه ای که بر کتابی نوشته، از تاثیر شاپور بر اشعار فروغ چنین سخن گفته است: «در شعر امروز، کاریکلماتورهای پرویز شاپور از یک دیدگاه و شعرهای احمدرضا احمدی از دیدگاه دیگر، فلسفی ترین کنش مدرنیستی را عرضه کرده اند. شعر احمدی مثل کاریکلماتور های شاپور اعتراض به زبان سیاست زده و رو به افول شعر آن روزگار بود.این هم از شگفتی های روزگار است که پرویز شاپور پیش از همسر جدا شده اش – فروغ فرخزاد – به شعر اعتراض (همین کاریکلماتورها) رسیده بود.چیزی که بعدها در برخی از شعرهای فروغ تجلی پیدا کرد.حالا اگر مدعیانی هستند که می خواهند بگویند نه! بگویند تا پاسخ بشنوند .»

عمران صلاحی می گوید: «وقتی داشتیم کاریکلماتورها را برای چاپ در مجموعه هفتم شاپور انتخاب می کردیم شاعرانه هایش را کنار می گذاشتم.

بعد که این شاعرانه را نگاه کردیم دیدیم بعضی هایش بی آنکه شاپور متوجه شده باشد،وزن پیدا کرده است. بعضی با اندکی تغییر وزن پیدا می کند . بعضی از کارها هم مثل شعر سپید وزن و آهنگ درونی دارند.» حالا از از هر کدام از این موارد نمونه‌هایی می‌آوریم:

الف- کاریکلماتورهایی که خود به خود وزن پیدا کرده اند یا با اندکی تغییر آهنگین شده اند.

– آب تشنه

در سراب

غرق می شود.

– مقصدم

شنیدن صدای پایت است.

– معنی غرق شدن را

دریا می داند.

– ماه

خورشید شب است.

– وقتی چشمم را می بندم

شب را کاملتر می بینم.

– از خودم لبریزم.

– ای کاش

تصویر خویش را

اینجا میان آیینه جا می گذاشتی

– دود را تماشا کن

از سقوط بالا رفت

– سیب رسیده را

چه نیازی به چیدن است؟

– یک نقطه تلاقی

سر در پی خطوط موازی گذاشته است.

– کامل شد

زیبایی پرنده

با پرواز

– پیری

آیینه را لبریز از جوانی بر باد رفته کرد.

– کاغذی را که سفید است

به دلخواه خودم می خوانم.

– عاقبت

آب

خودش را نوشید.

ب)کاریکلماتورهایی که وزن و آهنگ درونی دارند:

– سکوت

مثل برف

روی قله فریاد می نشیند.

– پرواز

در ذهن پرنده محبوس

تا آسمان هفتم زبانه می کشد.

– وقتی نیستی

در آینه

سراب تصویرت را می بینم.

– گویی ستارگان

در آینه شکسته

روزگار می گذرانند.

– خروس سحر خیز

هنگام طلوع

بال زنان

تاریکی را از خود می تکاند.

– تصویرم

در آینه

لبخند زنان

غرق تماشایم شده است.

– آنچنان با تو یکی شده ام

که وقتی گام بر می داری

صدای پای خودم را می شنوم.

– چراغی در دوردست

روشنایی را نجوا می کند.

– چشمت

نزدیکترین ستاره است.

از شاعرانه های شاپور که بگذریم بعضی از کاریکلماتورها روایتی داستانی دارند :

– وقتی با پیراهن گلداراز درخت عریان پاییزی بالا می روم.پرستوی مهاجر فرا رسیدن اختلال حواس را بشارت می دهد.

– درباره موش حرف میزدم . تا سر و کله گربه پیدا شد حرفهایم پا به فرار گذاشتند.

 

بیشتر ما با شاعران و شعرهایی بلند آشنا هستیم که تنها به یک مصرع زنده اند و بارها و بارها آن مصرع تکرار می شود. یک شعر کوتاه شاپور گاهی با یک شعر از آنها برابری می کند.به قول اردشیر رستمی: «شاپور با یک صفحه ،کار یک کتاب از دیگران را انجام داده است. از او هزار صفحه شعر کوتاه به جای مانده است و اگر با استاندارد بالایی بخواهیم آنها را مورد گزینش قرار دهیم، یک چهارم آنها باقی خواهند ماند؛ به عبارتی دهها کتاب شعر.»

ویژگیهای کاریکلماتور

گذاشتن نامی بر روی مجموعه ای از کاریکلماتور کار دشواری نیست، به قول ابراهیم نبوی کافی است یکی از جملات آن کتاب را بر داریم و از آن استفاده کنیم تا مشکل حل شود.عمران صلاحی می گوید: کاریکلماتور کتابی است که می توانید آنرا از هر کجا که دلتان خواست بخوانید حتی از آخر. نوعی از شوخ طبعی است. جملاتی پر محتوا وکوتاه است که گاهی به جمله قصار می ماند، گاهی به شعر شانه می زند وشاید بتواند تبدیل به ضرب المثل شود، آنچه مسلم است کاریکاتور کلمات است که معمولا نگاهی طنز آمیز ، فکاهی و فلسفی به موضوعات مختلف دارد.

اولین ویژگی ظاهری کاریکلماتورکوتاهی این نوع ادبی است. برای انسانهای امروزی که در این سراسیمگی سرعت و کم حوصلگی و تنوع محصورند ، به قول برنارد شاو ، «آثار کلاسیک آثاری هستند که هیچ کس دوست ندارد آنها را بخواند ولی همه دوست دارند آنها را خوانده باشند.» و به قول ابوالفضل زرویی نصر آباد «نوشتن برای مخاطبان کم طاقت و پر مشغله ای که از هر چیز نوع فشرده اش را می پسندند، مثل توضیح نظریه نسبیت برای کسی است که در خیابان با عجله دنبال توالت عمومی می گردد.»

کیومرث صابری فومنی (گل آقا) در مراسم بزرگداشت شاپور گفت: «کوتاه نویسی شاپور به خاطر خساست او در استفاده از کلمات است. شاپور کلمات را جواهراتی گرانبها می داند که نباید بی جهت آنها را در نوشته هایش خرج و درج کند.» می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که نویسنده کاریکلماتور باید در خرج کردن واژه ها در این مجال کوتاه دقت نظر ویژه‌ای داشته باشد.

دومین ویژگی بارز و مهم کاریکلماتور، تفاوت در نگاه و پختگی بیان در مجالی کوتاه است. شاید بتوان در باره یک کاریکلماتور خوب مقاله‌ای نوشت. در کاریکلماتور باید دنیا را متفاوت دید و دنیایی متفاوت آفرید.کاریکلماتوریست به دور اتفاقات روزمره خط می کشد و باید با قواعد کادر کشیدن آشنا باشد.کاریکلماتور مثل اشانتیونی از یک عطر معروف است.

صنایع و آرایه های ادبی در کاریکلماتور

این مبحث در علم بدیع تعریف می شود. دانشی که زیبایی و آراستگی سخن را بررسی می کند. آرایه یا صنعت، به هر واحد از زیبایی های گفتاری گفته می شود که به دلیل هماهنگی های آوایی یا معنایی و یا هر دو مورد بررسی قرار می گیرد. به طور کلی آرایه های ادبی به کار رفته در کاریکلماتور بیشتر ساخت معنایی دارند تا ساخت آوایی. آرایه هایی که از تناسب واژه ها و جمله ها بوجود می آیند.در واقع بر اثر ایجاد تناسبات و روابط معنایی خاصی بین کلمات موسیقی معنوی کلام افزایش می یابد. آرایه هایی چون: انگاره، تشبیه، استعاره، کنایه، انسان گونگی، حس آمیزی، جمع، تفریق، تجاهل العارف، تمثیل، تمثیل عکس، تجسم، حرف نمایی، تناسب یا مراعات نظیر، تناسب گریزی، ایهام، تضاد، پارادوکس، حس آمیزی، تلمیح، محتمل الضدین، احاله به محال، ساخت زدایی، حسن تعلیل، دلیل عکس، پارادوکس، جابه جایی صفت و …

در نوشتن کاریکلماتور معمولا ترکیبی از این آرایه ها به وقوع می پیوندد.در ادامه به نمونه هایی از این آرایه ها با توضیح بیشتر و ارائه مثال می پردازیم:

۱- بازی با کلمات،کنایه و ایهام

با دقیق شدن در معانی کلمات می توان با ظرافت به گونه ای آنها را معماری کرد و کنار هم قرار داد تا از معانی گوناگون یک کلمه یا عبارت برای ساختن تصاویری با چند معنی استفاده کرد و یا با ایجاد معانی دور و نزدیک زیبایی خاصی آفرید. ایهام مهمترین مبحث بدیع است که تمام سخنوران برجسته به انواع مختلف آن توجه داشته اند.

– در خشکسالی آب از آب تکان نمی خورد. ( پرویز شاپور)

– شیر باغ وحش چکه می کرد. ( پرویز شاپور)

– آدم دلخور،هیچگاه دل نمی دهد قلوه بگیرد. (حسین مقدسی نیا)

– کشتی گیر حریفش را روی پل برد و او را داخل رودخانه انداخت. (حسین مقدسی نیا)

– نیمکت فلزی زیر باران زنگ می زد ولی کسی جواب نمی داد. (سیده مهتاب فرخده)

– کارمند و برج ساز هر دو به سر برج فکر می کنند. (یداله محبی)

– رژیم به درد آدمهای چاق می خورد. (مهدی فرج الهی)

– نانوا هم جوش شیرین می زند بیچاره فرهاد. (مهدی فرج الهی)

– مردم برای دیدن ارتوپد سر و دست می شکنند. (علیرضا فرج الهی)

البته نباید فراموش کرد که افراط در این گونه ما را به عباراتی بی معنی و صرفا شکل گرا می رساند.

۲- تشخیص یا انسانگونگی (personification)

هر گاه به آنچه انسان نیست،شخصیت انسانی بدهند آنرا انسانگونگی گویند.این گونه در کاریکلماتور بسیار مورد استفاده قرار گرفته است.

- پرگاری که اختلال حواس پیدا کرده بود بیضی ترسیم می کرد. ( پرویز شاپور)

– دود سر گرم بالا رفتن از سقوط است. ( پرویز شاپور)

– سلام متواضع ترین واژه هاست. ( پرویز شاپور)

– غرور سیل اجازه نمی دهد از زیر پل بگذرد. ( پرویز شاپور)

– شکارچی فرزترین گلوله اش را به سمت پرنده شلیک کر . (حسین گودرزی)

– جاده ناهموار ،راننده عجول را دست می اندازد. (مهدی فرج الهی)

– زلزله حرمت بناهای پیر را نگه نمی دارد. (مهدی فرج الهی)

۳- احاله به محال

هر گاه بوقوع پیوستن امری ممکن منوط به وقوع امری محال گردد.

– خودم را قبل از تولدم نامگذاری کردم. ( پرویز شاپور)

– عاشق کسی هستم که تاریخ تولدش را خودش انتخاب کرده باشد. (مهدی فرج الهی)

۴- تمثیل

در تمثیل کلام حاوی ضرب المثلی است یا جنبه ضرب المثل دارد.

– برای بادکنک میسر نیست «یک سوزن به خودش بزندیک جوالدوز به دیگری» (پرویز شاپور)

– تنبان مرد که دو تا شود آش یا شور می شود یا بی نمک.(مهدی فرج الهی)

– کلاغ می خواست پرواز هواپیما را یاد بگیرد دچار نقص فنی شد. (حسین مقدسی نیا)

۵- حسن تعلیل و دلیل عکس

دراستفاده از آرایه حسن تعلیل گوینده دلیل و علتی را برای گفته هایش می آورد که داری ظرافتها و لطایف ادبی و هنری باشد. در این روش می تواند علتی که ذکر می شود واقعی و حقیقی باشد اما ربط آن به معلول با ظرافت و لطافت صورت گیرد یا اینکه علتی که برای معلول ذکر می شود حقیقت ندارد بلکه علتی ادعایی است که معمولا زیباتر می باشد.

دراستفاده از آرایه دلیل عکس برای مطلبی دلیل و توجیهی آورده می شود که کاملا بر خلاف انتظار و مخالف عرف و عادت است.

– برای آنکه پشه ها کاملا نا امید نشوند دستم را از پشه بند بیرون می گذارم. (پرویز شاپور)

– دلیل اینکه پشه اعضای داخلی آدم را نیش نمی زند این است که می داند آدم نمی تواند اعضای داخلی‌اش را بخاراند. (پرویز شاپور)

– عاشق خربزه ام زیرا مثل هندوانه تخمه هایش را در سلول انفرادی محبوس نمی کند. (پرویز شاپور)

– اگر برف می دانست کره خاکی انقدر کثیف است هنگام فرود آمدن لباس سفید نمی پوشید. (پرویز شاپور)

– گربه ای که سر در پی حاصل جمع گربه ها بگذارد دست خالی باز می گردد. (پرویز شاپور)

– گلی که بر قله روییده بود حکایت از کوهنوردی بهار می کند. (پرویز شاپور)

– تا ضد یخ در کاسه سرم نریزم به قطب شمال فکر نمی کنم . (پرویز شاپور)

– برای اینکه از چشمانت نیافتم خودم را به عینکت بستم . (محمد واحدی)

– گردی زمین تمامی خداحافظی ها را به سلام ختم می کند . (مهدی فرج الهی)

۶- حس آمیزی

این شیوه از شاخه های تضاد و از مصادیق هنجار گریزی در زبان است که دو یا چند محسوس که هر یک با حس متفاوت دیگری احساس می گردد در کنار هم آورده می شود. در حسهای مختلف کنار هم قرار می گیرند.

– چراغی در دوردست روشنایی را نجوا می کند.(پرویز شاپور)

– گوشم آنچنان سنگین شده است که تا پایم را لگد نکنی صدای پایت را نمی شنوم. (پرویز شاپور)

۷- تشبیه و استعاره

همانند کردن دو یا چند امر را تشبیه می گویند و بیشتر برای بیان مبالغه و افراط استفاده می شود.که دارای انواع مختلفی است.استعاره نیز تشبیهی است که از دو طرف تشبیه یعنی مشبه و یا مشبه به یک طرف حذف شود.

– شنبه در ورودی هفته است. (پرویز شاپور)

– سراب کاریکاتور آب است. (پرویز شاپور)

– سلام در ورودی گفتگو است. (پرویز شاپور)

– به نگاهم خوش آمدی. (پرویز شاپور)

– ابر پلک مشترک ستارگان است. (پرویز شاپور)

– هر برگ زرد پاییز کوچکی است. (پرویز شاپور)

– آسمان شب پر ستاره ترین تیم دنیا است. (سیده مهتاب فرخنده)

– آدم بدقول اسکناس بدون گوشه است. (مهدی فرج الهی)

۸- تلمیح

اشاره به داستان،واقعه و یا حادثه ای را تلمیح می گویند .که معمولا دارای ساختهای تشبیهی و تناسبی می باشد.

– نانوا هم جوش شیرین می زند بیچاره فرهاد. (مهدی فرج الهی)

۹- مراعات النظیر

وقتی برخی از واژه های کلام اجزایی از یک کل باشند و از این جهت بین آنها ارتباط و تناسبی وجود داشته باشد از این شیوه استفاده شده است. بدیهی است که اسم بردن اجزای یک مجموعه خود به خود هنری نیست. بلکه باید این اسم ها و تناسب بین آنها دارای مضمون باشد و هر چقدر که این روابط گسترده تر، محکم تر و پیچیده تر باشد اثر هنرمندانه است.

– عرض و طول دوران تحصیلم مرا به یاد لورل و هاردی می اندازد. (مهدی فرج الهی)

۱۰- تضاد و پارادوکس

در تضاد بین دو یا چند واژه تناسب منفی وجود دارد. یعنی کلمات از نظر معنی، عکس و ضد هم هستند. مهمترن نوع تضاد پارادوکس است و وقتی رخ می دهدکه تضاد منجر به معنای دور و به ظاهر متناقضی است. که به کمک مجاز و استعاره قابل توجیه است.

– دود سرگرم بالا رفتن از سقوط است. (پرویز شاپور)

– عمر کوتاه مرگ طولانی تری را در پی دارد. (پرویز شاپور)

– پرنده کوتاه پرواز نمی تواند بلند پروازی کند.اما پرنده بلند پرواز می تواند کوتاه پرواز ی کند. (پرویز شاپور)

– سازمان خصوصی سازی دولتی است . (مهدی دهقانی)

در نوشتن کاریکلماتور معمولا ترکیبی از این آرایه ها به وقوع می پیوندد.که به بخشی از آنها اشاره شد و توضیح مفصل تر در خصوص تمامی این آرایه ها خود نیاز به مقاله و مجال دیگری دارد.

یک کاریکلماتور خوب باید :

۱- ما را به وجد بیاورد.

۲- به فکر وادار کند.

۳- دوست داشته باشیم آنرا بیان کنیم و از بر داشته باشیم.

جوشش و کوشش دو مرحله کلی در خلق اثر هنری است. که مورد نظر دراینجا جوشش و دست یافتن به سوژه های ناب است. با توجه به این موضوع در خصوص جوشش و کشف ایده های جدید به دو صورت می‌توان با نوشتن کاریکلماتور مواجه شد:

۱- غیر فعال : سر وکله اتفاق احتمالا هر از گاهی در ذهن نویسنده می افتد یا اینکه کاملا به صورت تصادفی رخ می دهد و یا وقتی به موضوعی برای نوشتن فکر می کند ایده ای به ذهنش خطور می‌کند.

۲- فعال: موضوعی را برای نوشتن انتخاب می کنیم با در نظر گرفتن این مساله که موضوع باید ارزش نوشتن داشته باشد. پرویز شاپور به یک موضوع پیله می کرد و می‌نوشت. باید سر به سر موضوع گذاشت. در همین ارتباط شیوه ای را که خودم مورد استفاده قرار داده ام را شرح می دهم . در این شیوه از نموداری استفاده می کنیم که نام آنرا نموداردرخت واژگان می گذاریم. برای رسم این نمودار موضوع انتخابی را در وسط برگه می نویسیم و آنگاه عبارات و ضرب المثلهایی که به نوعی با موضوع انتخابی در ارتباط هستند را با نظم خاصی نوشته و با خطوطی به موضوع اصلی متصل می کنیم. این کار را تا زمانی که هیچ کلمه جدیدی به ذهنمان خطور نکند ادامه می دهیم. حالا کافیست چشممان را در صفحه بچرخانیم و روابط منطقی و غیر منطقی جدید را کشف کنیم. این کار به ما کند تا مرحله جوشش سریعتر اتفاق بیافتد. البته کشف روابط خود نیازمند توجه به مسائلی است که در ادامه به آنها اشاره می شود:

۱- از راه مطالعه مکتوب،شفاهی و تصویری دانش و معلومات کافی را بدست آوریم.

۲- به خوبی احساس کنیم. (خوب ببینیم،خوب نگاه کنیم،خوب بشنویم)

۳- بیندیشیم و تحلیل کنیم.

۴- بفهمیم،درک کنیم و کشف کنیم.

۵- آنچه را کشف کرده ایم به خوبی بیان کنیم.

برای اینکه بتوانیم کارهای خوبی بنویسیم نباید دچار خود سانسوری شویم. البته باید توجه داشت که هر چیزی که می نویسیم الزاما ارزش مطرح کردن ندارد. طبیعی است وقتی قرار است نوشته هایمان را مطرح کنیم باید در ارائه آن وسواسی باشیم. اما در هنگام خلق اثر نباید با کاغذ و قلم تعارف کرد. هر آنچه به ذهن می رسد باید به رشته تحریر در آید تا در نهایت با غربال و محکِ کوشش آثار ارزشمندی ارئه گردد.

پیوست

کتابشناسی کاریکلماتور

الف) کتابشناسی پرویز شاپور

ـ کاریکلماتور‌ ۱، انتشارات نمونه، تهران: ۱۳۵۰؛

ـ کاریکلماتور ۲، انتشارات بامداد، تهران: ۱۳۵۴؛

ـ کاریکلماتور ۳، با گردباد می‌رقصم، تهران، انتشارت مروارید، ۱۳۵۴؛

ـ کاریکلماتور ۴، همه به ملاقات آیینه می‌رویم، تهران، انتشارت مروارید، ۱۳۵۶؛

ـ کاریکلماتور ۵، انتشارات پرستش، تهران، ۱۳۶۶؛

ـ کاریکلماتور ۶، انتشارات مروارید، تهران، ۱۳۷۶؛

ـ کاریکلماتور ۷ ،به نگاهم خوش آمدی، تهران، نشر گل آقا، ۱۳۷۸؛

ـ کاریکلماتور ۸ ، پایین آمدن درخت از گربه، تهران، انتشارت مروارید، ۱۳۸۲؛

ـ فانتزی سنجاق قفلی، تهران، نشر پویش، ۱۳۵۵؛

ـ تفریح‌نامه (طرح‌های مشترک بیژن اسدی‌پور و پرویز شاپور)، تهران، نشر مروارید، ۱۳۵۵؛

ـ گزیده ی کاریکلماتورهای پرویز شاپور، تهران، نشر مروارید،۱۳۷۱.

– مجموعه کاریکلماتور های پرویز شاپور،قلبم را با قلبت میرزان می کنم،انتشارات مروارید،۱۳۸۳

گزیده‌ای از کاریکلماتورهای او هم در سال ۱۹۹۱ در آمریکا به چاپ رسیده است. افزون بر این، بخشی از کتاب طراحان طنزاندیش ایران، تألیف ایران‌دخت محصص نیز به پرویز شاپور اختصاص دارد.

ب)سایر کتابها

– طنز خانگی،بیژن اسدی پور

– براده ها،سید حسن حسینی،انتشارات برگ،۱۳۶۵

– سنجاق قفلی، ابوالفضل لعل بهادر، سبزوار، انتشارات امید مهر،۱۳۸۳

– سکوت کلمات، ابوالفضل لعل بهادر، سبزوار، انتشارات امید مهر،۱۳۸۵

– به پنجره چشمم خوش آمدی، ابوالفضل لعل بهادر، سبزوار، نشر ابن یمین،۱۳۸۲

– سیمای لخت،حسین کلاته آقا محمدی و اسماعیل جوکار، سبزوار، انتشارات برزین مهر،۱۳۸۴

– حلوای عروس ، اسماعیل جوکار ، نشر کاوش‌گر،۱۳۸۶

– در کلاس دیر‌وقت، هادی خورشاهیان،نشر نگار و نیما،۱۳۸۳

– وقتی که واژه ها می‌اندیشند…!، محمد تقی آبادی فراهانی، سمرقند، نشر لنگرود،۱۳۸۶

– دو سه خطی‌ها، عباس دانشی، اصفهان، نشر عتیق عشق،۱۳۸۳

– دفتر خاطرات فرشته‌ها، کامبیز درم بخش، تهران، نشر افق،۱۳۸۵.

– کمی شوخی کمی جدی بخوانیم، ملیحه قریشی، نشر روزگار،۱۳۸۵

– ترافیک در کوچه ی علی‌چپ، فاطمه شتابی‌وش، تهران، نشر آوای کلار، ۱۳۸۵

– بر دیوار W.C، محمد شریف شاهی، تهران، نشر سپاهان،۱۳۸۳

– سیمای قلم، امیر شفیعی طبرستانی، قم، نشر نسیم حیات،۱۳۸۰

– ماه مهمان چشمان تو بود، شیری،تهران، نشر سفیر علم،۱۳۸۲

– عارفانه با قلم، حسین صنعت پور امیری، تهران، نشر سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری،۱۳۷۸

– مشتری نمی‌شوم حتی اگر ماه شوی. (گزیده آثار اولین جشنواره‌ی کاریکلماتور دانشجویان کشور)، مهدی فرج الهی، تهران نشر آوای کلار،۱۳۸۵

– کاریکاتور کلمات، مهدی فرج الهی، تهران،انتشارات شکروی،۱۳۸۳

– سیمای لخت،حسین کلاته آقا محمدی و اسماعیل جوکار، انتشارات برزین مهر،۱۳۸۴

– گاهگاهی زندگی شوخی نیست، سهراب گل هاشم، نشر افراز،۱۳۸۶

– اسکناس متقلب،احمد غفاری، نشر روجین،۱۳۸۱

– پرواز بر باد،کیومرث مبشری، انتشارت کلینی،۱۳۷۱

فهرست منابع

– نگاهی تازه به بدیع، سیروس شمیسا، نشر میترا،۱۳۷۱

– آرایه های ادبی در زبان فارسی، محمود فضیلت، انتشارات دانشگاه رازی،۱۳۷۱

– کاوشی در طنز ایران، سید ابراهیم نبوی، انتشارات جامعه ایران ما،۱۳۷۸

– انواع ادبی، سیروس شمیسا

– کاریکلماتور‌ ۱، پرویز شاپور، انتشارات نمونه، تهران، ۱۳۵۰

– کاریکلماتور ۲، پرویز شاپور، انتشارات بامداد، تهران، ۱۳۵۴

– کاریکلماتور ۳، با گردباد می‌رقصم، پرویز شاپور، تهران، انتشارت مروارید، ۱۳۵۴

– کاریکلماتور ۴، همه به ملاقات آیینه می‌رویم، پرویز شاپور، تهران، انتشارت مروارید، ۱۳۵۶

– کاریکلماتور ۵، پرویز شاپور، انتشارات پرستش، تهران، ۱۳۶۶

– کاریکلماتور ۶، پرویز شاپور، انتشارات مروارید، تهران، ۱۳۷۶

– کاریکلماتور ۷ ، به نگاهم خوش آمدی، پرویز شاپور، تهران، نشر گل آقا، ۱۳۷۸

– کاریکلماتور ۸ ، پایین آمدن درخت از گربه، پرویز شاپور، تهران، نشر مروارید، ۱۳۸۲

– ماهنامه گل آقا ،شماره های ۱۶۱ ، ۱۷۴ ، ۱۸۴-۱۹۶ ،صفحه کاریکلماتور، مهدی فرج الهی

– دو هفته نامه تندیس، شماره۱۵۵، پرجمعیت ترین شهر دنیا، اردشیر رستمی

مهدی فرج‌اللهی – دفتر طنز حوزه هنری

تبلیغات
آخرین مطالب
لینک های مرتبط