تاريخچهي كاريكاتور مطبوعاتی
جمع آوری : علی رضا فرساد
منبع : اینترنت و شبکه های اجتماعی
بازنمايي اغراقآميز رفتار، يا ويژگيهاي اشخاص به منظور مضحك جلوه دادن آن، تعريفي است كه از كاريكاتور در دايرةالمعارف هنر، ارائه گرديده است. بر اساس اين تعريف، كاريكاتور، وسيلهاي است كه براي طعن و هجو اجتماعي و سياسي، به كار برده ميشود.

اين تعريف در فرهنگ عميد، به اين شرح است:
«كاريكاتور: تصوير خندهآور، شكل مضحك، نوعي نقاشي كه نقاش، تصويري از كسي بكشد كه با وجود شباهت، مضحك باشد »
و دكتر محمد معين، در اين باره مينويسد:
كاريكاتور:" شكل و تصويري مضحك كه نقاش در ترسيم آن از نكات و دقايق مشخص موضوع استفاده كند و آن نكات و دقايق را بارزتر و بزرگتر نشان دهد و در عين حال، تصوير بايد با اصل موضوع شبيه باشد."
صرفنظر از تعريف كاريكاتور و نقصاني كه در تعاريف فوق، ممكن است وجود داشته باشد، آنچه بيشتر مدنظر هنرمندان و فعالان اين عرصه است، كارتون اديتورال يا كاريكاتور روزنامهاي ميباشد كه برخي آن را از پديدههاي هنري دوران رنسانس ميدانند.
و برخي ديگر، معتقدند:
هنر كاريكاتور خيلي پيش از پيدايش روزنامهنگاري و حتي اختراع صنعت چاپ در دنيا رواج داشته و در واقع عمري به درازاي تاريخ مكتوب انسان دارد. قرنها پيش از اين كه اصطلاحات كاريكاتور، كارتون (يا هر عنواني كه در زبانهاي مختلف به آن داده شده) ابداع گردد، اين هنر در عصر باستان شناخته شده و رواج داشته است.
اولين كاريكاتورهايي كه در آنها مسائل سياسي و اجتماعي مطرح شد، در حفاريهاي شهر پمپي به دست آمده كه تقريباً 1900 سال پيش در زير گدازههاي آتشفشاني پنهان بود. اين كاريكاتورها بر روي ستونهاي سنگي كنده شده بود و در معرض ديد همگان قرار داده ميشد.»
و در تاريخچه آنچه كه امروزه با عنوان كاريكاتور روزنامهاي، مطرح است، ميگويند: پديد آمدن شيوههاي تازهاي براي تكثير يك اثر هنري در آن سالها (قرن هفدهم ميلادي )، مثل ليتوگرافي، كليشهسازي، كندهكاري و چاپ، كاريكاتور را به شكل هنري مردمي، مطلوب عامه كرد.

پیشینه ورود كاریكاتور رسمی مطبوعاتی به ایران، با هفتهنامه ملانصرالدین كه در آستانه انقلاب مشروطه در قفقاز چاپ میشد، پیوندی عمیق دارد. چرا كه برای نخستین بار، كاریكاتور مطبوعاتی به مفهوم نقد طنزآمیز مناسبات سیاسی و اجتماعی، توسط كاریكاتوریستهای ماهر و هنرمند این مجله به ایران راه یافت و یكی از زمینههای مۆثر پیدایش و رشد كاریكاتورهای مطبوعاتی در ایران شد.
كاریكاتورهای مطبوعاتی كه از هفتهنامه ملانصرالدین سرچشمه گفته بودند و بعدها توسط نخستین نشریات و روزنامههای طنز ایران بخصوص روزنامه آذربایجان چاپ تبریز، گسترش یافتند، به سرعت طنز عامیانه و انتقادی مردم را در قالب طرحهای هجایی و فرهنگ مكتوب، گسترش دادند... عظیمزاده، نقاش اهل تبریز و از بنیانگذاران هنر كاریكاتور در ایران ـ كه خود از شاگردان روتر و شیلینگ { کاریکاتوریست های هفته نامه ملانصرالدین} بود ـ توانست با بهرهگیری از شیوه طراحی روتر، اما با خط و تركیببندهای سادهتر، نخستین كاریكاتورهای بومی ایران را پایهگذاری كند... عظیمزاده توانست بعد از تعطیلی ملانصرالدین، نشریه فكاهی ـ سیاسی آذربایجان را كه در زمان انقلاب مشروطه به ارگان سردار ملی ستارخان، شهرت یافته بود، با كاریكاتورهایش رونق بخشد.
طبیعی بود كه با غنای زبان فارسی كه شامل: اصطلاحات بسیار، ضربالمثلهای گوناگون، كلمات عامیانه و كنایات فراوان است، این هنر در ایران، به شیوهای دیگر، درآید و در شرایط سخت استبداد و خفقان ستمشاهی، عنوان «شمشیرهای برهنه بر روی جباران» را به خود اختصاص دهد.
همانگونه كه انقلاب اسلامی ایران، در بین انقلاب هاب جهان، دارای ویژگیهای منحصر به فرد بود، فعالیتهای انقلابیون نیز، از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار بود.
زمانی كه طراحان و كاریكاتوریستهای وطنی! در فكر پرداختن به معلول بودند و با كشیدن پیپ و عصای امیرعباس هویدا، خود و دیگران را سرگرم میكردند، طراحان بینام و نشانی پای به عرصة طراحی نهادند كه شناسایی آنان و جمعآوری، طرحهای سادهاشان، به معضلی برای ساواك، تبدیل شد. اما انقلاب اسلامی از نخستین روزهای پیروزی در این عرصه موفقیتهای گستردهای داشته است
آری، گویا این روزها کاریکاتور ایران به یک محمل برای سخن گفتن کسانی تبدیل شده که برای فریاد زدن در این جهان پر از ظلم و ستم جایی جز ایران ندارند و البته برای این منظور خطرات موجود را میپذیرند..
کاریکاتور مطبوعاتی سوپاپ اطمینان,یا ضامن انفجار
چامعه ما کاریکاتوری را می پسندد که در قالب قانون و عرف باشد و اگر بخواهد در مواردی به جای راهنمایی و تاثیر مثبت,به سمت تهدید,هیجان آوری بی مورد و منفی گرایی برود,باعث آشوب ذهنی و به وجود آمدن سوءنفاهم می شود.
کاریکاتور را می توان هنری دانست که در مطبوعات می تواند همانند سوپاپ اطمینان عمل کند و هم ضامن انفجار.سال ها پیش,ما کاریکاتورهایی در نشریه ی گل آقا داشتیم که با مردم همراه بود و در حالی که نیشتر می زد مانند مرهم نیز عمل می کرد.حرکت کاریکاتوریست ها باید یک حرکت همراهانه در این زمینه باشد.مولف بودن یک کاریکاتوریست اهمیت بالایی دارد.اگر کاریکاتوریست در استخدام کسانی باشد که به مساله ی فرهنگ توجه چندانی ندارند و هدف شان فقط این است که نظر بالا دستی خود را جلب کنند و حقوق بگیرند,نمی تواند رسالت خود را انجام دهد و از مسیر منحرف می شود.آن چیزی که به ما کمک می کند این است که به دانش,سواد و معرفت مان در زمینه کاریکاتور بیفزاییم و بحث و جدل سازنده و مثبت داشته باشیم.

اگر هنرمند کارتونیست در آثار هودش اندیشه های مختلف را به صورت سازنده و آگاهانه در کنار یکدیگر قرار دهد,طبیعتا از برخوردهای تشنج آمیز جلوگیری می شود.همان طور که سیاست کلی جامعه مدنی اعتدال است,باید این اعتدال در همه موارد حتی کاریکاتور اعمال شود.در این مورد,دانش و معرفت تعیین کننده است.بحث درباره کارتون مطبوعاتی بسیار پردامنه و مهم است و شاخه های بسیاری دارد که هر کدام می تواند موضوع میزگردی جداگانه باشد.سال هاست که کارتون و کاریکاتور مطبوعاتی زیست می کند و از دوران مشروطه به این سو این فرزند پیر ونیست همچنان نوپا در مطبوعات کشور ما حضور دارد و همواره با چالش ها و مشکلات زیادی روبرو بوده است.کارتونیست ها همیشه درگیر این مسئله بوده اند که همین معضلات سبب شده است که این نوزاد 120 ساله همیشه تلاش کند تا دیده شود و دیگران او را ببینند.در تمام تاریخ مطبوعات ایران,نخستین قربانیان مطبوعات کارتونیست ها و کاریکاتوریست ها بوده اند و مطبوعات هم به واسطه همین کارتونها هزینه هایی سنگین پرداخت کرده اند و خود قربانی جریانات شده اند.وضعیت کارتون مطبوعاتی دامنه بزرگی است و با بررسی این تاریخچه می توانیم حجم زیادی از این جریان ها را مشاهده کنیم.اما وضعیت امروز کارتون مطبوعاتی خود بحثی است مجزا و مفصل که باید به طور مفصل به آن پرداخته شود و متاسفانه باید بگویم وضعیت کارتون مطبوعاتی در ایران در حال حاضر به هیچ عنوان وضع مطلوبی نیست و این وضعیت همانند 10 یا 20 سال پیش همچنان به شکلی است که هنرمندان نق می زنند و مسئولین بی نفاوت هستند.کارتون مطبوعاتی در ایران به دلیل انتقادی بودن همیشه با مشکل مواجه بوده است و به نظرم این مشکل از جایی ناشی می شود که فرهنگ انتقاد در کشور ما جا نیفتاده است و هیچ یک از ما برای انتقاد پذیری تربیت نشده ایم در حالی که کارتونیست مطبوعاتی باید همیشه به معضلات موجود در جامعه بپردازد.در این فضا و با وجود این مشکلات کارتون مطبوعاتی بیشتر به سوی تصویرسازی حرکت کرده است.در نگرشی وضعیت کاریکاتور و کارتون در مقطعی که به اعتقاد برخی"دوران طلایی" کاریکاتور کشور بود,به سمت تزیینی,بی خاصیت و وابسته بودن به سلیقه و تفکر سفارش دهنده پیش رفت.این نگرش کاسب کارانه که به قوت و شدت توسط نهاد های متولی کارتون و رسانه های وابسته به آن ترویج می شد,لطمه های جبران ناپذیری به تعریف اصیل و متعهد این هنر زد;اما خوشبختانه دو دهه است که با تلاش کارتونیست های مطبوعاتی,کارتون ژورنالیستی مورد توجه بیشتری قرار گرفته و کارتون برای مردم,به خاطر مردم و به قصد اصلاح جامعه و ایجاد امید و نشاط در کشور و با تعریف اصلی و اصیل این هنر,از دیوار نمایشگاه ها و کاتالوگ مسابقات,به خاستگاه اصلی اش یعنی نشریات بازگشته است. این همه مرهون تلاش و تعهد کارتونیست های مطبوعاتی است.درباره ی این که این جریان از کاریکاتور مطبوعاتی که نسبت به مهم ترین مسائل جاری کشور,بخصوص در بخش سیاسی توجه نشان داد.از چه زمانی مورد توجه قرار گرفت,باید یک کار پژوهشی و مطالعاتی انجام شود;اما نصور این است که تقریبا از دو دهه پیش,با افزایش تعداد مطبوعات حرفه ای و ایجاد شدن ستون ثابت کارتون در روزنامه ها,کارتونیست ها توانستند تاثیر کارتون را به جامعه و رسانه ها تفهیم کنند.بسیاری از کاریکاتوریست های حرفه ای با خط قرمز ها آشنایی دارند و می دانند که چه مسائلی را نباید در آثارشان مطرح کنند اما این مسائل جایی به صورت مکتوب نوشته نشده است به همین دلیل در برداشت از این آثار گاهی به شکل حسی و سلیقه ای برخورد می شود و محدوده کار حرفه ای کاریکاتوریست ها به لحاظ قانونی مشخص نیست.ما کاریکاتوریست خوب بسیار زیاد داریم اما متاسفانه جایی نیست که این هنرمندان بتوانند آثارشان را عرضه کنند.جای کاریکاتور در مطبوعات و در ارتباط با همه مردم است اما متاسفانه کاریکاتور های مطبوعاتی بی بو و بی خاصیت شده اند,طوری که وقتی یک روزنامه یا نشریه حاوی کاریکاتور را ورق می زنید با چند کاریکاتور درباره زرد شدن برگ درخت و موضوعات شبیه به آن مواجه می شوید که هیچ تفکر و ذوقی را در مخاطب بر نمی انگیزد.در حالی که کاریکاتور هنری با طنز گزنده است که همین گزندگی آن را جذاب می کند,اما وقتی مردم با روزنامه های بزرگ شهر شاهد کاریکاتورهای بی خاصیت هستند,این هنر به این شکل نمی تواند دردی را دوا کند و بیشتر به نظر می رسد که صفحه پر کن مطبوعات شده است.به هر حال بیننده کاریکاتور هم انتظاراتی برای طرح شدن مشکلاتش دارد که باید با استفاده از طنازی کاریکاتور به آنها پاسخ داده شود.
