روایت خواندنی محمدحسین نیرومند درباره شهیدی که از همه هنرمندتر بود
محمدحسین نیرومند؛ هنرمند رشته کارتون و کاریکاتور کشور با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود به بیان خاطرهای جالب از شهید مسعود سهیلی پرداخت.
به گزارش تبریز تون به نقل از خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین نیرومند هنرمند رشته کارتون و کاریکاتور کشور با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود به بیان خاطرهای جالب از از شهید مسعود سهیلی پرداخت.
وی نوشت:
"یاد و خاطرهای از دوستان.
منزل ما کوهسنگی بود. خیابان پیرنیای 33. قبل از پیروزی انقلاب بچههای محل با رنگ اسپری و یک شابلون اسم این خیابان را تغییر دادند و گذاشتند ابوذر غفاری. وقتی 10 دی 1357 جوانان انقلابی، مرکز فرهنگی ایران و آمریکا را واقع در خیابان کوهسنگی آتش میزدند، فکر نمیکردم 3 سال بعد من در یکی از اتاقهای این ساختمان عکس شهدای جنگ را نقاشی کنم. آن روز مسئول این ساختمان برادر ایازی بود. مسئول فرهنگیاش برادر تشکری. این ساختمان یک کتابفروشی هم داشت که تنها توسط یک فروشنده اداره میشد. کتابفروش ریش بلندی داشت و هیبتش بیشتر به برادران کمیته شبیه بود تا فروشندگان کتاب. نامش برادر سعید بود. یک تبعیدی از جبهه به پشت جبهه! او هر وقت بیکار میشد سری به محل کار من میزد. شخصیتی کاریزماتیک داشت. زود با هم آشنا شدیم. آشناییام با سعید پایم را به مسجد مالک اشتر مشهد باز کرد؛ مسجد قدیمی کوچک اما با کلی جوان بسیجی و مشتاق هنر. آنقدر فضای مسجد باحال بود که خیلی زود شدم نقاش مسجد مالک اشتر. اینکه با بچههای مسجد چه کردیم، بماند وقت دگر ولی همین را بگویم که یک اژدها به بزرگی 30 متر بالای پشت بام مسجد ساختیم و آن را روانه کردیم وسط راهپیمایی 22 بهمن!
در این مسجد بود که با برادران سعید که تقریباً همهکاره مسجد بودند آشنا شدم. با علیرضا، حمیدرضا و مسعود. از طریق مسعود بود که با برادر جواد آشنا شدم. خیلیها در این مسجد فعالیت داشتند. یکی از جوانان فعال مسجد، جنگزده جنوبی بود که به مشهد مهاجرت کرده بود. اسمش بود احمد.
غرض از این نوشته کوتاه و فهرست کردن نامها این است:
برادر ایازی شد جناب دکتر ایازی معاون وزیر بهداشت. برادر تشکری شد مهندس هاشمی تشکری معاون حمل و نقل شهرداری تهران. برادر سعید شد سعید سهیلی کارگردان سینمای ایران. آن جوان مهاجر شد احمد کاوری کارگردان سریال شرم که این روزها در شبکه سه سیما پخش میشود. برادر جواد شد جواد اردکانی کارگردان سینما. اما مسعود سهیلی...
آن روزها در مسجد مالک اشتر مشهد بیتردید مسعود از همه ما هنرمندتر بود. نشان به این نشانی که مسعود در همین ایام با تنی مجروح در کربلای چهار اسیر شد. شاید در 2 دی ماه 1365 یا یکی دو روز بعد در بصره عراق به شهادت رسید. روحش شاد. در روز محشر شهید مسعود عزیز دستگیر من و همه آنهایی باشد که در این مرقومه از آنها یاد کردم. انشاءالله".