سایه هنر بر سر کودکان کار
مســعــود شــجــاعــی طبــاطبــایی، کاریکاتوریست مشهور ایرانی، متولد 1342 در تهران است. او فارغالتحصیل رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و مدرک کارشناسی ارشد گرافیک از دانشکده تربیت مدرس دارد. شجاعی طباطبایی مدیر سابق مجله «کیهان کاریکاتور»، خانه کاریکاتور و مجله «ایران کارتون» بوده است. این هنرمند مدرک درجهیک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نشان عالی تجسمی از جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر دارد. شجاعی طباطبایی از هنرمندانی است که در کارنامه هنریاش نگرشی عــمــیــق و احــسـاســی مسئولانه به معضلهای اجتماعی داشته است. به مناسبت برگزاری رویداد ملی «ورود کودکان ممنوع» به سراغش رفتیم تا نظرش را درباره نقش و اهمیت هنر در کمک به حل این معضل جویا شویم.
جناب آقای شجاعی، در سالهای اخیر شاهد رواج پدیده کودکان کار و کودکان خیابانی بودهایم. ریشه این مشکل را در چه میدانید؟
معضلهای اجتماعی، بهخصوص درحوزه کودک و نوجوان و کودکان کار و خیابانی را میشود از چند وجه بررسی کرد. این موضوع در کلانشهرها بیشتر دیده میشود و اختصاص به کشور ما ندارد. این بچهها در شرایط اجتماعی پرآسیب و در میان فقر متولد میشوند. این فقر البته چند وجه دارد: فقر فرهنگی هست؛ فقر اقتصادی هم هست. این شرایط نامطلوب و آسیبزا احساسهایی مثل نابرابری، طرد اجتماعی، سرکوب و محرومیت را در آنها ایجاد میکند. این بچهها حتی اگر توان بالایی داشته باشند، خیلی سخت است که از این فضا بیرون بیایند. نیازمند سازوکارهایی هستیم که نیازهای اولیه آنها تأمین شود. این در حوزه فقر اقتصادی است. درباره فقر فرهنگی هم بحث آموزش خیلی مهم است. در جوامع فقیر، هزینه آموزش هم بالاست و این بچهها از تحصیل بازمیمانند.
درباره نیاز به آموزش صحبت کردید. این آموزش را برعهده چه نهاد و سازمانی میدانید؟
به نظر میرسد در حوزه فرهنگ خیلی باید کار کنیم: یکی اینکه، شرایطی فراهم شود که آموزش این بچهها ممکن شود. البته این وظیفه دولت، آموزشوپرورش و گروههای جهادی است که این زمینه را فراهم آورند تا دانش و نگرش آنها رشد کند و مهارتهایی بیاموزند تا آنها را از مشاغل کاذب دور نگه دارد.شهرداریها و مراکزی ازایندست هم میتوانند با آموزش فرهنگی این عزیزان آنها را رشد دهند. در کنار آموزش کودکان خیابانی، آموزش مردم هم مهم است تا بدانند چه برخوردی با این عزیزان باید داشته باشند تا عزتنفس آنها رشد پیدا کند. باید به این نکته توجه شود که این بچهها در بحث تربیتی بهطورجدی دچار فقدان بوده و خانوادههای آنها غالبا درگیر مشکلات جدی هستند.
ظاهرا خودتان به شکل مستقیم با این کودکان در ارتباط بودهاید. چه تجربهای از این برخوردها دارید؟
بله. خود من شخصا و مستقیما با کودکان خیابانی در ارتباط بودهام. برخی از آنها ساکن شهر نیستند و مهاجرانی هستند که بهواسطه مشکلات جدی معیشتی، ساکن حومه شهر شدهاند. متأسفانه گروههایی وجود دارند که از نیاز معیشتی آنها سوءاستفاده میکنند تا از طریق آنها کسب سود کنند. این گروهها بچهها را سازماندهی میکنند تا هرکدام در کدام نقطه شهر مستقر شوند. درآمد آنها را نیز دریافت میکنند و اگر کم باشد با دشنام و الفاظ زشت آنها را سرزنش میکنند. فضای بسیار تلخی است.بههرحال باندهایی از این کودکان سوءاستفاده میکنند و ما اگر بخواهیم به آنها کمکی کنیم، باید فرایندهایی را تعریف کنیم تا آموزشهای فرهنگی و اجتماعی برای آنها و خانوادههایشان فراهم شود. یک کار چندوجهی باید صورت گیرد. هرچقدر کار کنیم، کم است. گاهی اوقات که درباره معضلهای شهری بحث میکنیم میگویم از 24 ساعت باید 48 ساعت کارکنیم و بازهم کم است.
هنرمندان میتوانند چنین مشکلاتی را در آثار خود بازتاب دهند؛ اما فکر میکنید در چه صورتی این آثار تأثیرگذار خواهند بود و میتوانند در حل مشکلات اجتماعی مؤثر واقع شوند؟
یکی از مسائلی که در این مورد میتواند اثربخش باشد، استفاده از ظرفیت تبلیغات شهری است؛ بهنحویکه این مباحث در معرض نگاه عموم قرار گیرد. دیدهشدن این آثار مهم است. بعضی از آثار هنرمندان، بهخصوص در حوزه کارتون، کاریکاتور ، گرافیک و پوستر، سرعت بالایی در انتقال پیام دارد؛ بهخصوص کارتون و کاریکاتور که با چاشنی طنز همراه است. گرچه موضوع مشکلات اجتماعی طنز سیاه و تلخ است، بالاخره طنز است و جذابیت بیشتری دارد و از مؤلفههایی برخوردار است که میتواند پیامرسانی آنی داشته باشد.این کارها، اساسی و بنیانی و البته نیازمند برنامهریزی برای همافزایی است. امیدوارم محصول این اتفاق تبدیل شود به اتفاقهای دیگری که با همافزایی با سازمانها، نهادها، ارگانها و بدنه دولت تبدیل شود به اتفاقهایی که بهتر دیده شوند؛ مثلا این آثار تبدیل شوند به اینوگرافیک و موشنگرافیک و محصولاتی که در فضای مجازی بهخوبی دیده میشوند. البته صداوسیما هم بهعنوان رسانه ملی نقش مهمی دارد و استفاده از ظرفیت این رسانهها میتواند اثرگذاری این آثار را بیشتر کند. مردم ما در دنیا بینظیر و در هنگام اتفاقهای تلخ، پیشگاماند و با تمام وجود به میدان میآیند. نمونه اخیرش را در همین حادثه تلخ متروپل دیدیم. اگر کار مؤثری در این حوزه صورت گیرد، قطعا میتواند به مردم انگیزه بدهد.در این موضوع ورود پیدا کنند، شاهد اتفاقهای خوبی خواهیم بود.